دیپلماتهای فعال در شورای امنیت سازمان ملل در 3هفته نخست سال 89 خبر دادند که کاخ سفید پیشنویس دور چهارم تحریمها علیه ایران را ارائه کرده تا با اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت بر سر متن این تحریمها به توافق برسد.
کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز اعلام کرد که سازمان ملل احتمالا در 4 تا 6 هفته آینده درباره تحریم های جدید علیه ایران تصمیم گیری خواهد کرد.
تحریمهای پیشنهادی جدید، بر نظام بانکداری، حملونقل و بخشهای بیمه اقتصادی متمرکز شده و 3 دور تحریمهای پیشین را که از سال 2006 به بعد برای توقف برنامه هستهای ایران وضع شده بود، تقویت میکند.
گفته میشود در این پیش نویس، سخنی از تحریم صنایع نفتی ایران به میان نیامده است.
آمریکا، فرانسه و انگلیس –3عضو دائم شورای امنیت- با این متن موافقاند اما واشنگتن منتظر چین و روسیه – 2عضو دائم از 5 عضو دائم شورای امنیت- است تا نظر نهایی خود در همراهی با این تحریمها را نشان دهند.
پیش نویس قطعنامه سوم شورای امنیت - قطعنامه 1803- روز 13 اسفند سال 86 تحت فشارهای سیاسی کشورهای غربی عضو شورای امنیت بهویژه آمریکا با 14رأی مثبت و رأی ممتنع اندونزی، در جلسه علنی شورای امنیت تصویب شد.
این پیشنویس که در آن آشکارا به گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در زمستان 2008 درباره صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران بیتوجهی شده بود، بیشتر، جایگاه و اعتبار آژانس را هدف قرار داده است.
تا پیش از آن گفته میشد که لیبی به این قطعنامه رأی منفی و آفریقای جنوبی ، اندونزی و ویتنام به آن رأی ممتنع میدهند اما ظاهرا فقط اندونزی در رأی خود ثابت ماند.سفیران هر 4کشور، پیش از رایگیری رسمی، در سخنانی در شورای امنیت، کوشیدند تا علت رأی خود را به قطعنامه ضدایرانی، توضیح دهند. تصویب یک قطعنامه در شورای امنیت، نیازمند ۹رای مثبت است، مشروط بر اینکه هیچیک از اعضای دائم شورا به آن رأی منفی ندهند.
غرضهای چینی و روسی
پس از تصویب قطعنامه1803 سخنگوی وزارت خارجه چین توجیه کرد که هدف از تصویب قطعنامه جدید مذاکره با ایران است.به گزارش خبرگزاری فرانسه، کین گانگ با انتشار بیانیهای اعلام کرد، شورای امنیت قطعنامه 1803 را به تصویب رساند و هدف از این قطعنامه مجازات ایران نیست بلکه هدف وادار کردن این کشور به از سرگیری مذاکرات و فعال کردن دور جدیدی از تلاشهای دیپلماتیک است.
به گزارش روزنامه «ایزوستیا»، روسیه نیز محتوای قطعنامه 1803 مصوبه شورای امنیت درخصوص ایران را متوازن ارزیابی کرده و معتقد است که قطعنامه جدید از این ویژگی برخوردار است که برای ایران پیام ضرورت همکاری با جامعه بینالمللی را دربر دارد.
ویتالی چورکین، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد پس از جلسه رأیگیری در شورای امنیت، خاطر نشان ساخت: «تصویب این قطعنامه در واقع نوعی پیام سیاسی به ایران است.» به گفته وی، این پیام در محتوای بیانیه مشترک وزرای امور خارجه کشورهای عضو گروه 1+5 نیز وجود دارد. در بیانیه مشترکی که همزمان با تصویب قطعنامه شورای امنیت از سوی گروه 1+5 درخصوص مسئله هستهای ایران منتشر شد، آمده است که 6کشور بزرگ هستهای خواستار حل و فصل مسئله هستهای ایران از طریق مذاکره هستند.
پایانیافته
این در حالی بود که مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در روزی که قطعنامه ضعیف شده شورای امنیت با فشار آمریکا علیه ایران به تصویب رسید، ساعاتی پیش از آن در جمع اعضای شورای حکام گفت: آژانس قادر به راستی آزمایی از فعالیتهای هستهای ایران بوده است و هیچ سند و نشانهای از ارتباط این فعالیتها با اقدامات نظامی وجود ندارد. محمد البرادعی تأکید کرد: همان طور که در گزارش اخیر خود ذکر کردهام آژانس در حال حاضر قادر است تمام سؤالات باقیماندهای را که براساس طرح اقدام مشخص شده بود،
پایانیافته اعلام کند و ما در موضعی هستیم که میتوانیم تصحیح و تکمیل اطلاعات لازم را در مورد آنها از سوی ایران اعلام کنیم.
تأییدیه رسمی
پیش از این سخنان البرادعی، براساس اعلام یک مقام مسئول، ایران نامه رسمی تأیید بسته شدن 3 موضوع آلودگی در یک دانشگاه فنی در تهران، پلوتنیوم 210 و معدن گچین – آخرین موضوعات باقیمانده بین ایران و آژانس را دریافت کرده بود.این مقام مسئول که نامی از او فاش نشد، با اعلام این خبر به ایسنا اظهار داشت که با توجه به تأیید یافتههای آژانس با پاسخهای ایران به سؤالات کارشناسان آژانس درباره 3موضوع باقیمانده که از نوامبر مورد بررسی قرار گرفته است آژانس بهطور رسمی در 3نامه جداگانه حل و فصل و بسته شدن 3موضوع فوق را به ایران اعلام کرد.نامه دریافت شده نشان میداد که 6موضوع مورد سؤال در مدالیته حل و فصل مسائل باقیمانده بهطور کامل پاسخ داده و بسته شده است.
مهمترین بخش از «سؤالات باقیمانده»
البرادعی نیز در همان روز تصویب پیشنویس قطعنامه سوم علیه ایران در ادامه گفته بود: در نتیجه اقدامات ماههای اخیر، آژانس قادر شد تایید کند که گستره برنامه غنیسازی و فعالیتهای مربوط به تولید سانتریفیوژهای p1 و p2 بهعنوان مهمترین بخش از سؤالات باقیمانده بهطور کلی حل و فصل شده است و آژانس از ماهیت کنونی برنامههای اعلام شده و چشمانداز آینده آن براساس الگوهای صلح آمیز اطمینان یافته است.
یک مسئله تازهوارد
مدیرکل وقت آژانس درباره مسئلهای تازه وارد به پرونده هستهای ایران در زمان خود، موسوم به مطالعات ادعایی تأکید کرد: آژانس هیچ نشانهای دال بر ارتباط مواد و تجهیزات هستهای ایران با مواردی که در مطالعات ادعایی طرح شده نیافته است و هیچ سند و اطلاعات معتبری مبنی بر تایید این ادعاها به دست نیامده است.او ادامه داد: موضوع دلگرم کنندهای وجود دارد و آن این است که آژانس موضوع باقی مانده دیگری را در دست ندارد.
پایان طرح اقدام
پیش از آن نیز مدیرکل وقت سازمان انرژی اتمی در گزارش زمستانی خود در اسفند 86، پایان طرح اقدام را اعلام کرده بود. این گزارش همان متن، یعنی همان گزارشی که مبنای صدور قطعنامه در آژانس قرار گرفت، بود و پس از آن، این دو مبنای صدور دور سوم تحریمها در قطعنامه 1803 شدند.
طرح اقدام چه بود؟
طرح اقدام، طرحی ایرانی بود که طراحش توانست بر سر اجرای آن با البرادعی و خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به توافق برسد. در این طرح قرار بر این شد که بدون تأثر از جنجالهایی که از غرب به گوش میرسد، آژانس تمام آنچه بهعنوان ابهام -مسائل باقیمانده- در برنامه هستهای ایران میشناسد، اعلام کند.
علی لاریجانی، دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران و مبتکر این مدالیته، 6ابهام آژانس را شنید و با طرفهای اروپایی و فنی خود قرار گذاشت که در یک زمانبندی مشخص و در 6مرحله، ایران برای آژانس رفع ابهام کند.
برگ برندهای که لاریجانی در مذاکرات فشرده با اروپا و آژانس به دست آورد این بود که اعلا م کرد پس از رفع ابهام در هر مرحله و اعلام رسمی توسط آژانس دیگر هیچکس به عقب برنگردد و مسائل حل شده و باقیمانده را با هم نیامیزد.
گزارش ماه مارس 2008 (اسفند86) البرادعی رفع ابهام کامل از موضوع چهارم و پنچم و ششم را رسما اعلام کرد اما این گزارش رسمی، ماجراجویی ایالات متحده و متحدانش را متوقف نکرد بلکه آنها را بر آن داشت تا چوبی نو در چرخ هستهای ایران بیندازند؛ چوبی که در سرعت پیشرفتهای علمی ایران از هماکنون سرنوشتش روشن است؛ سرنوشتی که عاقبت ابهامات غربی در پرونده ایران بود و منشأیی آمریکایی داشت.
نمک سبز بر سفره ایران و آژانس
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود درباره ایران که 22 فوریه میان اعضای شورای حکام به گردش درآمد، تحت فشار جدی دولت بوش توضیحاتی از طرحهای تأسیسات تولید «نمک سبز»، را لحاظ کرد و از ایران درخواست شد توضیحات کاملی را درباره مطالعات نسبت داده شده، ارائه دهد.
تهران آن اسناد را محکوم کرد و آنها را اسنادی جعلی خواند که منافقین ارائه کردهاند و درخواست کرد نتیجههایی از آن را برای تجزیه و تحلیل در اختیار داشته باشد اما آمریکا از انجام این کار خودداری کرد. اظهارات ایرانیها مورد حمایت مقامات آلمان قرار داشت.
چند روز پس از آنکه کالین پاول، وزیر امور خارجه سابق آمریکا درباره اسنادی صحبت کرد، کارستن فوگ، هماهنگکننده روابط آلمان- آمریکا در وزارت امور خارجه آلمان، بنابر آنچه والاستریت ژورنال در 22 نوامبر 2004 گزارش داد، گفت که این اطلاعات را یک «گروه معاند ایرانی» ارائه کرده است.
یک مقام آلمانی آشنا با این مسئله هم تأیید کرد که منافقین منبع اسناد یاد شده بودهاند. این مقام آلمانی که والاستریت ژورنال نامی از او نبرد، گفت: اطمینان میدهم که این اسناد جعلی است.
تحویل در ترکیه
دافنه لینزر، گزارشگر روزنامه آمریکایی واشنگتن پست نیز گفت که این اسناد از یک ایرانی به سرقت رفته است که سرویس اطلاعات جاسوسی آلمان در تلاش بود وی را استخدام کند و این اسناد به مقامات جاسوسی کشوری که به نامش اشاره شد، در ترکیه تحویل داده شد.
محاسبه آلمان درباره منشأ اسناد مغایر با اصرار مقامات جاسوسی بینام آمریکایی است که به ویلیام براود و دیونه سنجر روزنامهنگار در نوامبر 2005 به آن اشاره کردند.
آنها گفتند: برخی نشانهها هم از این مسئله حکایت دارد که این اسناد از یک منبع ایرانی به دست نیامده، بلکه منبع آن از موساد اسرائیل بوده است! اسرائیل رابطه خود را با سازمان تروریستی منافقین از اواخر دهه 1990 حفظ کرده و به کمک خود به آن ادامه داده است. یک دیپلمات اسرائیلی تأیید کرد که این رژیم این سازمان تروریستی را برای منافع خود سودمند یافته است.
من هم میتوانم جعل کنم
براساس گزارش والاستریت ژورنال، منبع آلمانی یاد شده در ادامه گفت از اینکه اسناد یاد شده موثق باشد یا خیر اطلاعی ندارد. با این حال تحلیلگران آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و مقامات اروپایی و مقامات آژانس که در سال 2005 به اسناد آژانس دسترسی داشتند نسبت به اعتبار آن بسیار تردید داشتند.
گاردین فوریه گذشته به نقل از یک مقام آژانس نوشت که نسبت به منشأ این اسناد تردید وجود دارد. یک دیپلمات اروپایی عالیرتبه هم که این اسناد را بررسی کرده بود در نوامبر 2005 در نیویورک تایمز گفت: من میتوانم آن اطلاعات را جعل کنم. زیبا بهنظر میرسد، اما نسبت به آن تردید وجود دارد.
به خط عبری
روزنامه پست اما در فوریه 2006 در گزارشی درباره اسناد نوشت که تحلیلگران حدس میزنند که کشور سومی از جمله اسرائیل این اطلاعات را جعل کرده است.
یک شماره 4رقمی دیگر
روندی که از روزهای پیش از قطعنامه 1803–موسوم به قطعنامه سوم- یادآوری شد، روندی بود که 14 رأی مثبت و یک رأی ممتنع را برای تحریمهای بیشتر ایران در پی داشت. اکنون پس از آخرین گزارش البرادعی در پاییز 88 خورشیدی و گزارش یوکیو آمانو، مدیرکل کنونی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که رضایتی و حق بهجانبی رسانهای را برای طرف ایرانی و طرف غربی به تصویر کشید، باید دید که سه عضو غربی دائم شورای امنیت، با بهانههایی هنوز«باقیمانده» مانند غنیسازی زیر 5درصد، غنیسازی 75/19درصد، سایت هستهای فوردو و... چگونه امضای دو عضو شرقی را جلب خواهند کرد و این 5 کشور آیا خواهند توانست بدون رأی مخالف نظر خود را با شمارهای از سری قطعنامههای شورای امنیت به اسناد سازمان ملل بیفزایند؟
لپتاپی که گم شد
دولت جورج بوش، از مدتها قبل مسئله اسناد مربوط به یک لپتاپ را علیه ایران مطرح کرده که مدعی است از ایران به سرقت رفته است.این اسناد مشتمل بر 1000صفحه اسناد فنی است که واشنگتن آن را نشانه اتهامهای خود علیه ایران معرفی کرده است. این اتهامات اکنون تنها موانع باقیمانده در راه اعلام حل همه مسائل مربوط به برنامه هستهای ایران از سوی آژانس است.
خبرگزاری اینترپرس سرویس با اعلام این خبر اعلام کرد: اما آن اسناد از مدتها قبل مورد تردید تحلیلگران آمریکایی و خارجی قرار داشت. مقامات آلمانی در نوامبر منبع اسناد مربوط به لپتاپ را گروهک تروریستی منافقین تشخیص دادند؛ گروهی که در فهرست سازمانهای تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا قرار دارد.
همان روزها پایگاه اینترنتی آنتیوار نیز در تحلیلی نوشت: دولت آمریکا از دیرباز تلاش کرده است اسناد به دست آمده از طریق یک لپتاپ را بهعنوان مدرکی برای محکومکردن ایران معرفی کند؛ حال آنکه اتهامات بر مبنای این اسناد ادعایی تنها «موانع باقیمانده» برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که اعلام کرده «ایران همه مسائل باقیمانده در برنامه هستهای خود را حل کرده است».
به علاوه نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه منافقین این اسناد را از ایران به دست نیاوردهاند بلکه از موساد دریافت کردهاند.